هریک از دو تن که با یکدیگر سخن گویند. کلیم: چه نیکبخت کسانی که با تو هم سخن اند مرا نه زهرۀ گفت و نه صبر خاموشی. سعدی. ، متفق. موافق. هم عقیده: همه نامداران بر این هم سخن که نعمان و مندز فگندند بن. فردوسی. به پاسخ شدند انجمن هم سخن که داننده ای هست ایدر کهن. فردوسی. خصم نگردد به زرق هم سخن من از آنک همدم بلبل نشد بوالعجب از گندنا. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 39)
هریک از دو تن که با یکدیگر سخن گویند. کلیم: چه نیکبخت کسانی که با تو هم سخن اند مرا نه زَهرۀ گفت و نه صبر خاموشی. سعدی. ، متفق. موافق. هم عقیده: همه نامداران بر این هم سخن که نعمان و مندز فگندند بن. فردوسی. به پاسخ شدند انجمن هم سخن که داننده ای هست ایدر کهن. فردوسی. خصم نگردد به زرق هم سخن من از آنک همدم بلبل نشد بوالعجب از گندنا. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 39)
دهی از دهستان میان آب (بلوک عنافجه) بخش مرکزی شهرستان اهواز که در 5 هزارگزی شمال اهواز، کنار راه آهن اهواز به تهران و در ساحل کارون واقع است. دشت و گرمسیر است و 150 تن سکنه دارد. آبش از رود کارون، محصولش غلات. شغل اهالی زراعت، گله داری و بافتن قالیچه و راهش در تابستان اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان میان آب (بلوک عنافجه) بخش مرکزی شهرستان اهواز که در 5 هزارگزی شمال اهواز، کنار راه آهن اهواز به تهران و در ساحل کارون واقع است. دشت و گرمسیر است و 150 تن سکنه دارد. آبش از رود کارون، محصولش غلات. شغل اهالی زراعت، گله داری و بافتن قالیچه و راهش در تابستان اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
این سال یعنی سالی که در آن هستیم. (ناظم الاطباء). سال حاضر. هذه السنه. سنۀ جاری. سال جاری. العام: تا پدیدآمدت امسال خط غالیه بوی غالیه تیره شد و زاهری و عنبر خوار. عماره. تقویم بفرتان (شاید بفرغانه) چنان خوار شد امسال چون جخج به خمنادز و چون فنج به خالنگ. (قریع الدهر). هرآن کامسال آمد پیش من گفت نه آنی خود که من دیدم ترا یار. فرخی. فراوان خوشترم امروز از دی فراوان بهترم امسال از پار. فرخی. این قصر خجسته که بنا کرده ای امسال با غرفۀ فردوس بفردوس قرین است. منوچهری. ایزد کرده است وعده با ملک ما کش برساند بهر مراددل امسال. منوچهری. اگر با تو نمیدانی چه خواهم کرد نندیشی که امسال آن کنم با تو که کردم پار با آنها. ناصرخسرو. ز بسدین لب لعل شکر سرشتۀ او خطی چو برگ نی سبز نودمید امسال. سوزنی. ور تو خواهی در اجری امسال آوری خط محو کردۀ پار. خاقانی. مرا چون بد نباشدحال بی تو که بودم با تو پار امسال بی تو. نظامی. - امثال: امسال برای یکیمان زن بگیر سال دیگر برای داداشم. (از امثال و حکم مؤلف). و رجوع به همین کتاب شود
این سال یعنی سالی که در آن هستیم. (ناظم الاطباء). سال حاضر. هذه السنه. سنۀ جاری. سال جاری. العام: تا پدیدآمدت امسال خط غالیه بوی غالیه تیره شد و زاهری و عنبر خوار. عماره. تقویم بفرتان (شاید بفرغانه) چنان خوار شد امسال چون جخج به خمنادز و چون فنج به خالنگ. (قریع الدهر). هرآن کامسال آمد پیش من گفت نه آنی خود که من دیدم ترا یار. فرخی. فراوان خوشترم امروز از دی فراوان بهترم امسال از پار. فرخی. این قصر خجسته که بنا کرده ای امسال با غرفۀ فردوس بفردوس قرین است. منوچهری. ایزد کرده است وعده با ملک ما کش برساند بهر مراددل امسال. منوچهری. اگر با تو نمیدانی چه خواهم کرد نندیشی که امسال آن کنم با تو که کردم پار با آنها. ناصرخسرو. ز بسدین لب لعل شکر سرشتۀ او خطی چو برگ نی سبز نودمید امسال. سوزنی. ور تو خواهی در اجری امسال آوری خط محو کردۀ پار. خاقانی. مرا چون بد نباشدحال بی تو که بودم با تو پار امسال بی تو. نظامی. - امثال: امسال برای یکیمان زن بگیر سال دیگر برای داداشم. (از امثال و حکم مؤلف). و رجوع به همین کتاب شود
سلمی دختر مالک بن حذیفه بن بدر از زنان مشهور عرب و از مخالفان اسلام بود و در زمان ابوبکر خلیفۀ دوم در جنگی که با خالد بن ولید کرد کشته شد. (سال یازدهم هجری). و رجوع به اعلام زرکلی چ 1، ج 1 ص 378 شود
سلمی دختر مالک بن حذیفه بن بدر از زنان مشهور عرب و از مخالفان اسلام بود و در زمان ابوبکر خلیفۀ دوم در جنگی که با خالد بن ولید کرد کشته شد. (سال یازدهم هجری). و رجوع به اعلام زرکلی چ 1، ج 1 ص 378 شود
درباره کسی گویند که عزم کاری کند ولی به اتمام نرساند، اصلش چنان است که گویند: زنی پی کاری میرفت در این بین حیض بروی عارض شد و بدون انجام کار برگشت. (از المرصع)
درباره کسی گویند که عزم کاری کند ولی به اتمام نرساند، اصلش چنان است که گویند: زنی پی کاری میرفت در این بین حیض بروی عارض شد و بدون انجام کار برگشت. (از المرصع)
فرمود بدوستان همزاد تا بر پی او روند چون باد. (نظامی) و کواعب اترابا وکنیزکان هم بالا هم آساهم زاد، موجودی متوهم (از جن) که گویند باشخص در یک زمان تولد میشود و در تمام حیات با او همراه است. توضیح بنا باعتقادی عامیانه همزاد گاه ممکن است باعث زحمت و صدمه زدن به همزاد انسان خویش شود و گاه هم او را به سعادت و مکنت و ثروت می رساند. نیز عامه معتقدند که بعضی از مردم (خاصه جن گیران وغشی ها) باهمزاد خویش رابطه دوستانه یا خصمانه دارند و با آنها روبرو و هم کلام می شوند
فرمود بدوستان همزاد تا بر پی او روند چون باد. (نظامی) و کواعب اترابا وکنیزکان هم بالا هم آساهم زاد، موجودی متوهم (از جن) که گویند باشخص در یک زمان تولد میشود و در تمام حیات با او همراه است. توضیح بنا باعتقادی عامیانه همزاد گاه ممکن است باعث زحمت و صدمه زدن به همزاد انسان خویش شود و گاه هم او را به سعادت و مکنت و ثروت می رساند. نیز عامه معتقدند که بعضی از مردم (خاصه جن گیران وغشی ها) باهمزاد خویش رابطه دوستانه یا خصمانه دارند و با آنها روبرو و هم کلام می شوند